شکل گیری جریان نقد در موسیقی ضروری است به گزارش رادیو گفت وگو، سجاد پورقناد کارشناس موسیقی در “گفتگوی فرهنگی” […]
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در روزهای گذشته خبر آمد که ارکستری با عنوانِ «ارکستر سازهای ملی» به سرپرستیِ علیاکبر قربانی قصد برگزاری کنسرتی آنلاین دارد. چنین رویدادی آن هم در این اوضاعِ تعطیلی موسیقی غنیمت است. برکسی پوشیده نیست که مدت زمان تعطیلیِ اجراهای موسیقی به دلیل شیوع ویروس کرونا، به یک سال نزدیک میشود. پس برگزاری این کنسرتهای آنلاین را باید به فال نیک گرفت.
ایرادی که در برگزاریِ کنسرتِ پیش رو وجود دارد اما در عنوانی است که برای این ارکستر در نظر گرفته شده است. عنوان «ارکستر سازهای ملی» متعلق به یکی از قدیمیترین ارکسترهای دولتی در ایران است. حال مشخص نیست که چرا و با چه انگیزهای مسئولان این ارکستر تصمیم گرفتهاند از این عنوان استفاده کنند.
سجاد پورقناد کارشناس موسیقی و نوازنده تار در گفتوگو با خبرنگار تسنیم میگوید: ارکستر سازهای ملی ارکستری دولتی و با سابقه بوده که در سال 1345 تأسیس شده است. این ارکستر در کنار ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر اپرا، یکی از ارکسترهای دولتی وزارت فرهنگ و هنر بوده است که پیش از انقلاب در بیشتر کنسرتها به سرپرستی فرامرز پایور به فعالیت مشغول بوده است.
وی ادامه میدهد: پس از انقلاب این ارکستر در برنامههای مختلفی با سرپرستی جلیل عندلیبی به فعالیت پرداخت، ولی این فعالیت مداومت نداشت. در زمان مدیریت علی رهبری در ارکستر سمفونیک تهران، ایشان با همکاری بنده (که در آن زمان به عنوان معاون اجرایی ایشان در بنیاد رودکی به مدت 7 ماه مشغول به کار بودم و مسئولیتهای مختلفی از قبیل مشاوره برای انتخاب قطعات ایرانی برای ارکستر سمفونیک و ارکستر سازهای ملی و دعوت از هنرمندان و تهیه بروشور کنسرتها و… را داشتم)، این ارکستر را احیا کردند ولی این احیا کردن هم تنها به برگزاری یک کنسرت ختم شد و دیگر نتوانست به فعالیت ادامه دهد.
پورقناد تأکید میکند: بنیاد رودکی به عنوان متولی ارکسترهای دولتی، ارکستر سازهای ملی را که صاحب اساسنامه و قوانین مشخص بود، دیگر به همکاری دعوت نکرد و با تغییر مدیران و وعدههای مختلف هیچوقت این ارکستر به روی صحنه بازنگشت. تا اینکه خبر رسید ارکستری خصوصی با این نام ثبت شده و بنیاد رودکی هم مشغول حمایت از آن برای برگزاری کنسرت است!
مدیر این ارکستر جدید (اکبر قربانی) در مصاحبهای گفته است که عنوانِ «ارکستر سازهای ملی» در جایی ثبت نشده و ما هم اتفاقی آن را انتخاب کردیم. این هم عذر بدتر از گناه است، فرض بگیرید ارکستر سمفونیک تهران 3 سال تعطیل باشد، آیا باید کسی اجازه داشته باشد از این نام استفاده کند؟ توجه داشته باشید بنده یا دیگر دوستانی که اعتراض به این وضع داریم به هیچوجه مخالف فعالیت این ارکستر نیستیم ولی مشکل فقط و فقط استفاده از عنوانِ «ارکستر سازهای ملی» است.
این کارشناس موسیقی تأکید میکند: بیشتر همکاران ما میدانند که بنیاد رودکی در یک سال اخیر، توجه زیادی به بازسازی ساختمان تالار وحدت داشته و اقدامات مثبتی هم در سیستماتیک کردن ارکستر سمفونیک تهران انجام داده است، اما هنوز ارکستر سازهای ملی که روزی در رسانهها گفتند مهمترین ارکستر بنیاد رودکی خواهد بود، فراموش شده است.
پورقناد با اشاره به اینکه ارکستر سازهای ملی صاحبِ اساسنامه است، میگوید: اساسنامه ارکستر سازهای ملی به این دلیل نوشته شد که جلوی مافیایی شدن این ارکستر گرفته شود. در این اساسنامه که با کمک و همفکری استاد کامبیز روشنروان که دانش و تجربه زیادی در این زمینه دارند، تهیه شد، انتخاب اعضای ارکستر شامل رهبر، نوازندگان و گزینش کارگان (رپرتوار) اجرایی ارکستر بر عهده یک شورا گذاشته میشود. وقتی در بخش مدیریت یک ارکستر به جای یک مدیر، شورا تصمیم گیرنده باشد، امکان باندبازی و تشکیل مافیا و اعمال قدرت به مراتب کمتر از وقتی است که با یک نفر سر و کار داریم. حتی ما قصد داشتیم که اجرای آثار اعضای شورا را در برنامه ارکستر ممنوع کنیم ولی کمبود کارگان (رپرتوار) اجرایی باعث شد فعلاً این بند را در اساسنامه نیاوریم.
این کارشناس موسیقی درباره برخورد مدیران با اساسنامه ارکستر سازهای ملی تأکید میکند: در زمان دریافت اساسنامه بسیار استقبال میکردند ولی در آخر جای اساسنامه در کشوی میزشان بود و دیگر هیچوقت از آن کشو خارج نمیشد! از بین 6 مدیری که این اساسنامه به دستشان رسید تنها کسی که توجه جدی به آن کرد و دقیق آن را مطالعه کرد، آقای شاهنگیان بود که در چندین جلسه با حضور من، اساسنامه مورد ارزیابی و اصلاح قرار گرفت ولی باز مشخص نشد که چرا هیچ اتفاقی نیفتاد.
پورقناد درباره رویکردِ مدیرانِ کنونیِ بنیاد رودکی در مواجهه با اسانامه میگوید: تا قبل از روی کار آمدن آقای افضلی، مدیران در مورد شورایی شدن نهادهای مربوط به موسیقی در بنیاد رودکی نظر مثبتی نداشتند و هیچوقت زیر بار تشکیل شورا نرفتند؛ اگر هم اسمی از شورا بود در حد همان اسم بود و نه بیشتر. اصلاً جلسهای تشکیل نمیشد و فقط نام چند موسیقیدان به عنوان مشاور مطرح میشد که اصلاً خبر نداشتند که ارکستر چه برنامههایی دارد؛ یک مجموعه تشریفاتی بود ولی به تازگی خبر رسیده که واقعاً شورایی برای ارکستر سمفونیک تهران تشکیل شده و این خبر امیدبخش است.
پورقناد ادامه میدهد: از طرفی در دوره مدیریت آقای افضلی مشکلات سالیان دراز بنیاد رودکی در حال حل شدن است، مثلاً ماجرای عجیب مالکیتهای دفتر موسیقی، انجمن موسیقی و بنیاد رودکی که باعث کاغذ بازیهای زیادی بود در این دوره حل شده و همچنین تعمیرات اساسی که در تالار وحدت در حال انجام است. اینها خبرهای امیدوارکنندهای است ولی هنوز یک سری مشکلات قدیمی پا برجاست، مثلاً میبینیم که ارکسترهای جوان کشورهای فقیر جهان، مدتهاست سایت رسمی دارند ولی ارکستر سمفونیک سایتی ندارد، یا هنوز دقیقاً مشخص نیست لوگوی ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی چیست! ارکسترها برنامه مشخص ندارند و باری به هر جهت جلو میروند، چشماندازی دراز مدت وجود ندارد؛ ارکسترها ممکن است دست به هر کنسرت یا ضبط سفارشی بزنند بدون اینکه برای این برنامهها به فکر ارکستری مجزا باشند تا ارکسترها از برنامه اصلی خودشان خارج نشوند؛ ارکسترها اساسنامه شفاف و مشخص و منتشر شده به صورت عمومی ندارند. اینها بخشی از مشکلات بزرگ است ولی در نهایت به دلایلی که عرض کردم هنوز امیدوار به تغییرات هستم.